مار

از دزفول ویکی

مار /mar/ واژه ای است به معنای مادر.

معانی دیگر

مار، حیوان خزنده، نیز به همین صورت تلفظ می‌شود.


ضرب المثل ها

  • مار ا پیتنک بدشه میا، در سیلاش سوزه کنه یعنی متر از پونه بدش می آید در لانه اش سبز می شود.

  • پ زبون خوش ماره ا سیلا کش یعنی با زبان خوش می توانی مار را از سوراخش بیرون بکش.