۲٬۵۷۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{coord|32.3731319|48.4001643|type:landmark|display=title}} {{جعبه اطلاعات جایهای تاریخی ایران | نام...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| عنوان تصویر = | | عنوان تصویر = | ||
| استان = | | استان = | ||
| شهرستان = | | شهرستان = | ||
| بخش = | | بخش = | ||
| نام محلی = | | نام محلی = | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| نوع بنا = | | نوع بنا = | ||
| سالهای مرمت = | | سالهای مرمت = | ||
| کاربری = | | کاربری = آرامگاه | ||
| کاربری کنونی = | | کاربری کنونی = | ||
| دیرینگی = | | دیرینگی = دوره قاجار | ||
| شماره ثبت = ۸۳۸۴ | | شماره ثبت = ۸۳۸۴ | ||
| تاریخ ثبت ملی = | | تاریخ ثبت ملی = ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ | ||
| دوره ساخت اثر = | | دوره ساخت اثر = دوره قاجار | ||
| بانی اثر = | | بانی اثر = | ||
| مالک اثر = | | مالک اثر = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}}'''بقعه سید صبور''' مربوط به | }}'''بقعه سید صبور''' یا '''سه صبر''' (se sabor) بنایی است مربوط به دوره قاجار که در محله [[صحرابدر مشرقی]] و در خیابانی به همین نام (سید صبور) واقع شده است. در این محله یک هیات طبل زنی هم به همین نام فعالیت دارد. از خصوصیات جالب این بنا این است که با بناهای اطراف خود در یک ردیف نیست و در میانه خیابان قرار دارد. این بقعه در خارج از شهر بصورت مفرد و جداافتاده قرار داشته و بعدها با گسترش شهر به نوعی سد معبر کرده است. | ||
== | ==حکایت== | ||
بر اساس اظهارات حسن جدید زاده متصدی بقعه سید صبور، سید صبر از سادات بنه حدادی است که از کربلای معلا به خوزستان نقل مکان می کند و به موجب شجره نامه ای که وجود دارد سید صبر با واسطه ۱۵ پشت به حضرت امام موسی کاظم میرسد.سید صبر در محل فعلی که اکنون آرامگاه اوست و. در آن زمان خارج از شهر بود ،جایگاهی برای عبادت فراهم آورده بود که به درو از سر و صدای شهر به کار خود سرگرم باشد و برای اینکه این محل از عبور حیوانات و جانوران و رهگذران در امان بماند دیوار کوتاهی با سنگ و گل به دور آن محوطه درست کرده بود.این محل در آن زمان صحرای سبز و خرمی بود که عبور آب قناتها از آنجا زیبایی دوچندانی به آن منطقه داده بود.سید صبر بیشتر اوقات شبانه روز خود را در این محل سپری میکرد.روزی یکی از دوستان عالمش به پیش او میرود ،موقع برگشت چون فاصله ی شهر تا محل زیاد بوده ،من باب شوخی سوار آن دیوار کوتاه میشودو به سید صبر میگوید حالا اگر مرکبی داشتی راحت با آن به خانه برمیگشتم و ای کاش این دیوار که بر آن سوارم اسب یا استری بود. تا این مطلب را میگوید دیوار به حرکت در می آید ،سید صبر با دستش به دیوار میزند و به زبان عربی خطاب به دیوار میگوید" صبر،صبر" و دیوار از حرکت باز می ایستد. دوست سید تعجب می کند و به کنجکاوی می افتد ،سید صبر قسمش می دهد که این مطلب را برای کسی بازگو نکند و به او میگوید حالا که به این مسئله پی بردی باید به تو بگویم که من ۹۰ یا ۱۰۰ روز دیگر خواهم مرد، وصیت می کنم مرا در همین محل به خاک بسپاری و قبرم هم آماده است. | |||
درست بعد از سه ماه و چند روز سید فوت می کند،دوستش برای کفن و دفن او اقدام می کند و همین که نیم متر زمین را می کنند متوجه زیرزمینی می شوند که در آن قبر کنده ی حاضر و آماده ای وجود دارد و در همانجا او را دفن می کنند که سالها بعد به سبب نفوذ آب به داخل شبستان قبر و ضریح او را بالا تر می آورند و همسطح زمین فعلی میکنند. | |||
[[رده: | |||
[[رده: | واقعه حرکت دیوار موجب میگردد که این بزرگوار به سید صبور معروف گردد، ایشان در زمان حیاتش با زن بیوه ای از سادات شاهرکن الدین که معروف به "مادر علی شاه" بود ازدواج می کند که ثمره این ازدواج دختری بود که نام اورا "رحمه" گذاشت. بی بی رحمه با "سید عبدالمحمد یوسفیان" معروف به "آجعبول" ازدواج کرد که خدا به او سه دختر به اسامی بی بی رضوان، بی بی عظیمه و بی بی حکیمه عطا کرد،بی بی حکیمه که تا چند وقت پیش در قید حیات بود در زوجیت آقای سید حسین کاظمی بود و دو دختر دیگر سالها پیش به رحمت ایزدی پیوستند. | ||
[[رده: امامزده ها]] | |||
[[رده:مکان ها]] |