۲٬۵۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
معنی شعر به شرح زیر است. | |||
بیت ۱: باز هم ماه رمضان امد و گرفتار روزه شدم / مانند ماه که (حالت خسوف و ) گرفتگی پیدا می کند ، از این ماه وامانده دُچار گرفتگی شدم. | |||
بیت ۲: روزه بیخ گلویم را محکم گرفت که یواش از رفتن به صحرا و مقدار زیادی غله محروم شدم. | |||
بیت ۳: روز آنقدر دراز است که انگار بند گِحیف است از این روز درازمانند الاغ رِنج زده، از پا افتادم. | |||
بیت ۴: شب اول افطار از بس اب خالی خوردم بخیه های من باز شد و از هفت هشت جا شکافته شد. | |||
بیت ۵: کیفم بدستم و روز (از تاب روزه و هوس ) هرچیزی را که میبینم میخرم و از رفت امد هایمان برای خرید دیوانه شده ام. | |||
بیت ۶: دیروز سه ربع ِ کیلو ماست از مندل(محمدعلی) خریدم (یادم نبود که روزه هستم ) انگشتی (درون ماست) زدم (سرازیر شد) یمباره تا آرنجم را لیسیدم. | |||
بیت ۷: رفتم که از سید ابولی (ابوالقاسم) شیر برنج بخرم در راه ده جا از دست تشنگی من نشستم. | |||
بیت ۸: ضعف آمد برایم و تمام رگهایم باز شد هرچه خود را به جایی تکیه دادم ، عاقبت لیز خوردم (و افتادم). | |||
بیت ۹: بشقابم به زمین خورد و ده تیکه شد (و ) وسط گل و لای ها ، درست مثل (چوب بازی) عیسا فرو رفتم. | |||
بیت ۱۰: نمی دانم از این ماه به میراث مانده ، به کجا سر در بیاورم ،از این روزه گرفتن به خسته شده ام. | |||
بیت ۱۱: باز (بدتر اینکه ) از مناجات رجب در (محل) [[قل ننه|قل دولو]] ده متر مانند جغد از سر جایم پریدم. | |||
بیت ۱۲: انقدر تقلای حمله گونه بهبرای خواندن مناجت کرد که به جای او [[وزه|وَزَه]] به گلوی من زد و من خفه شدم. | |||
بیت ۱۳: بس (روی ) لبه دیوار داد زدچه بگویمت که یکباره از ترس صدای عطسه ام امد و دیگر زهره ام را انداختم. | |||
بیت ۱۴: اخر چه بگویمت انقدر داد زد ، تا از سر تخت صدای به زمین افتادنم بلند شد و تو بمیری ، وارونه افتادم. | |||
بیت ۱۵: از صدای او گیوه هایم را محکم به زیر بغلم گرفتم و از پشت بام دو پله یک پا به طرف شوادون فرار کردم. | |||
بیت ۱۶: به شوادون رفتم و راه [[تال]] را در پیش گرفتم و مانند گربه ای آهسته در انتهای تال تپیدم (جای گرفتم). | |||
بیت ۱۷: بعد از این همه (تدابیر) دهانش را برای اذان حمله وار باز کرد و من مانند خانه ای که درحال خراب شدن است از اذانش فرو ریختم. | |||
بیت ۱۸: یکباره از اذان او ،اذان (موت) خودم را به زبان جاری ساختم همینکه ادانش تمام شد به هرچه به دمیدن شفق نگریستم. | |||
بیت ۱۹: دیدم خبری از شفق نیست به ساعت بغلم نگاه کردم و یک ساعت و نیم بعد ازاذانش نشستم. | |||
بیت ۲۰: انوقت [[زل خرکش]] (ستاره صبحگاهی) دمید و دیگر خانه نماندم و و مانند مارمولکی بداخل ماشین وانتی خزیدم. | |||
بیت ۲۱: با این همه گرمی راه اهواز را در پیش گرفتم و انجا که رسیدم دیگر اسوده شدم. | |||
بیت ۲۲: ناهیدی دیگر بس است مشهدی فلانی بدش می اید (ولی) دیدی که آخرش من چطور، پنبه هایش را رشته کردم؟ | |||
===نمونه شعر دوم=== | ===نمونه شعر دوم=== |