بیو بریمش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دزفول ویکی
خط ۱۴: خط ۱۴:


==متن ترانه اصلی==
==متن ترانه اصلی==
در گذر سال ها برخی ابیات به این ترانه توسط افراد ناشناسی اضافه شده است فلذا متن اصلی شعر مشخص نیست. اما با توجه به فضای آن که اندکی محزون است و تم پایان مراسم عروسی را دارد می توان قسمت هایی از ابیات را که در مورد عروسی هستند به عنوان متن اصلی ترانه در نظر گرفت.  
از آنجا در گذر سال ها برخی ابیات به این ترانه توسط افراد ناشناس اضافه شده است، متن اصلی شعر به سادگی مشخص نیست. اما با توجه به فضای آن که اندکی محزون است و تم پایان مراسم عروسی را دارد می توان قسمت هایی از ابیات را که در مورد عروسی هستند به عنوان متن اصلی ترانه در نظر گرفت.  


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
'''معنی''': حیاط خانه را آب پاشی کنم و فرشی در اتاقم بیاندازم. سماور را هم آتش کنم که مهمان دارم.
'''معنی''': حیاط خانه را آب پاشی کنم و فرشی در اتاقم بیاندازم. سماور را هم آتش کنم که مهمان دارم.




خط ۶۵: خط ۶۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
'''معنی''': پل را با مفتولهای طلایی ببندید (گویا مربوط به زمانی است که بخش میانی پل قدیم هنوز ویرانه بوده است) . از هر جا که داماد بگذرد ماشاء الله بگویید.
'''معنی''': پل را با مفتولهای طلایی ببندید (گویا مربوط به زمانی است که بخش میانی پل قدیم هنوز ویرانه بوده است) . از هر جا که داماد بگذرد ماشاء الله بگویید.


==ابیات الحاقی==
==ابیات الحاقی==

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۸

بیو بریمش /biow barémeş/ ترانه ای قدیمی است که معمولا در مراسم های عروسی و شادمانی نواخته و خوانده می شود. این ترانه در ردیف موسیقی سنتی ایران در دستگاه همایون و گوشه شوشتری قرار می گیرد. اجرای استودیویی این آهنگ نخستین بار توسط نعمت آغاسی و استقبال زیاد از آن باعث شد تا در سال های اخیر هنرمندان و گروه های موسیقی گوناگونی اقدام به تنظیم و بازخوانی آن کنند.

بازخوانی ها

افراد و گروه های زیر آهنگ «بیو بریمش» را اجرا کرده اند:

اقتباس ها

  • معین، ترانه «ترمه و اطلس»
  • صادق آهنگران، نوحه «ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود»


متن ترانه اصلی

از آنجا در گذر سال ها برخی ابیات به این ترانه توسط افراد ناشناس اضافه شده است، متن اصلی شعر به سادگی مشخص نیست. اما با توجه به فضای آن که اندکی محزون است و تم پایان مراسم عروسی را دارد می توان قسمت هایی از ابیات را که در مورد عروسی هستند به عنوان متن اصلی ترانه در نظر گرفت.

بیو بَرَيْمِشْ بِيو بريمِشِ تا کُنارا مومه زَد هَمَُموْنْ دَس پامُون رَشته، پُرِ پامون خارِ زرد

hamaün daspāmün ráştá por-e pāmün xār-e zard

biow barémeş biow barémeş tā konārā mümazád

معنی: بیا او را تا درختان کنار مومه زد /mümazád/ (امامزاده محمد بن زید در نزدیکی گتوند) ببریم در حالی که دست و پاهایمان همه حنا بسته و خارهای زرد صحرایی هم به پروپاچه ما چسبیده باشد.


حُوشومَه رشو کنم، اُتاقُمَه، کنم فَرش مِهمونی گِرُفتُمَه سمووَر زنم تَش

méhmün-é geroftoma samowvara zanom taş

ḥowşom-a raşow konom otāqom-a konom farş

معنی: حیاط خانه را آب پاشی کنم و فرشی در اتاقم بیاندازم. سماور را هم آتش کنم که مهمان دارم.


مارِ دوما، مارِ دوما، دَسِت نَبینه بَلا جومَه دومانَه تو دُختی زَندیش دُکمه ی طِلا
jüm-é dümā-na to doxti zāndieş dokm-é telā

mār-e dümā mār-e dümā dast nabina balā

معنی: دستت بلا نبیند ای مادر داماد که پیراهن داماد را با دکمه طلایی دوختی.


پُلَ بندی پُل بندی، پِیِ مَفتیلا طِلا هَر کُجا دووما گُذَردَه، مُشَلا نُومِ خُدا
hár kojā dümā gozárda moşalā nüm-e xodā

powla bándé powla bándé pé-ye máftilā telā

معنی: پل را با مفتولهای طلایی ببندید (گویا مربوط به زمانی است که بخش میانی پل قدیم هنوز ویرانه بوده است) . از هر جا که داماد بگذرد ماشاء الله بگویید.

ابیات الحاقی

این ابیات با توجه به واژگان جدیدتر و لحن طنزآمیز گویا بعدها به ترانه اصلی اضافه شده اند تا ترانه بیشتر مناسب حال مراسم عروسی باشند:

بیُو بَرِیمِش بیُو بَرِیمِش تا نَکَنده چارِشَه جورابِ ساقَه بُلَندِی عَوَضِه دُلاقِشَه

biow barémeş biow barémeş tā nakanda çāreş-a

jurāb-e sāqa bolánd-é avaz-e dollāqesh-a

معنی: بیا تا چادرش را از سرش نکنده ببریمش (منظور آوردن عروس در شب عروسی است) چون به جای دلاق (شلوار)، جوراب ساقه بلند به پا دارد.


ار خدا نصرت دهه عروسه آروم حوشم ورقه طلا گرم بر سر سمب کوشم

ár xodā nosrat dahá árüs-a ārom ḥowşom

varaq-é telā gerom bár sar-e somb-e kowşom

معنی: اگر خدا توفیق دهد و عروسم را به خانه بیاورم، پاشنه کفشم را طلا می گیرم!


هر چِی دارم سِى تو دارم، دِگه نَمبَرم گُمون هَمنه خَرج تو کردم سَر قباله ی حَمُوم

hār çé dārom si to dārom dega námbárom gomün

hama-na xárj-e to kowrdom sar-e qábāl-é ḥamüm

معنی: هر چیزی که دارم مال توست هیچ تردیدی ندارم چرا که دیگر همه اموالم را بابت مخارج حمام عروسی خرج کردم (در واقع دیگر چیزی ندارم!).



دو بِرار خودُم دارُم دو یخدون مکنزی سَرِشونَه وَر دارُم، پوشُم حریر فِرَنگی
sareşün-a várdārom puşom ḥarir farāngi

do berār dārom xodom do yaxdün-e makánzi

معنی: دو تا برادر دارم که مثل یخدان مکنزی سرد و بی رمق هستند. سرشان را بر میدارم و حریر فرنگی می پوشم. (منظور این است که تهدید را به فرصت تبدیل می کنم!)