ملا محمدتقی ناهیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
معنی شعر به شرح زیر است.


بیت ۱: باز هم  ماه رمضان امد و گرفتار روزه شدم / مانند ماه که (حالت خسوف و ) گرفتگی پیدا می کند ، از این ماه وامانده دُچار گرفتگی شدم.


بیت ۲: روزه بیخ گلویم را محکم گرفت که یواش از رفتن به صحرا و مقدار زیادی غله محروم شدم.
بیت ۳: روز آنقدر دراز است که انگار بند گِحیف است از این روز درازمانند الاغ رِنج زده، از پا افتادم.
بیت ۴: شب اول افطار از بس اب خالی خوردم بخیه های من باز شد و از هفت هشت جا شکافته شد.
بیت ۵: کیفم بدستم و روز (از تاب روزه و هوس ) هرچیزی را که میبینم میخرم و از رفت امد هایمان برای خرید دیوانه شده ام.
بیت ۶: دیروز سه ربع ِ کیلو ماست از مندل(محمدعلی) خریدم (یادم نبود که روزه هستم ) انگشتی (درون ماست) زدم (سرازیر شد) یمباره تا آرنجم را لیسیدم.
بیت ۷: رفتم که از سید ابولی (ابوالقاسم) شیر برنج بخرم در راه ده جا از دست تشنگی من نشستم.
بیت ۸: ضعف آمد برایم و تمام رگهایم باز شد هرچه خود را به جایی تکیه دادم ، عاقبت لیز خوردم (و افتادم).
بیت ۹: بشقابم به زمین خورد و ده تیکه شد (و ) وسط گل و لای ها ، درست مثل (چوب بازی) عیسا فرو رفتم.
بیت ۱۰: نمی دانم از این ماه به میراث مانده ، به کجا سر در بیاورم ،از این روزه گرفتن به خسته شده ام.
بیت ۱۱: باز (بدتر اینکه ) از مناجات رجب در (محل) [[قل ننه|قل دولو]] ده متر مانند جغد از سر جایم پریدم.
بیت ۱۲: انقدر تقلای حمله گونه بهبرای خواندن مناجت کرد که به جای او [[وزه|وَزَه]] به گلوی من زد و من خفه شدم.
بیت ۱۳: بس (روی ) لبه دیوار داد زدچه بگویمت که یکباره از ترس صدای عطسه ام امد و دیگر زهره ام را انداختم.
بیت ۱۴: اخر چه بگویمت انقدر داد زد ، تا از سر تخت صدای به زمین افتادنم بلند شد و تو بمیری ، وارونه افتادم.
بیت ۱۵: از صدای او گیوه هایم را محکم به زیر بغلم گرفتم و از پشت بام دو پله یک پا به طرف شوادون فرار کردم.
بیت ۱۶: به شوادون رفتم و راه [[تال]] را در پیش گرفتم و مانند گربه ای آهسته در انتهای تال تپیدم (جای گرفتم).
بیت ۱۷: بعد از این همه (تدابیر) دهانش را برای اذان حمله وار باز کرد و من مانند خانه ای که درحال خراب شدن است از اذانش فرو ریختم.
بیت ۱۸: یکباره از اذان او ،اذان (موت) خودم را به زبان جاری ساختم همینکه ادانش تمام شد به هرچه به دمیدن شفق نگریستم.
بیت ۱۹: دیدم خبری از شفق نیست به ساعت بغلم نگاه کردم و یک ساعت و نیم بعد ازاذانش نشستم.
بیت ۲۰: انوقت [[زل خرکش]] (ستاره صبحگاهی) دمید و دیگر خانه نماندم و و مانند مارمولکی بداخل ماشین وانتی خزیدم.
بیت ۲۱: با این همه گرمی راه اهواز را در پیش گرفتم و انجا که رسیدم دیگر اسوده شدم.
بیت ۲۲: ناهیدی دیگر بس است مشهدی فلانی بدش می اید (ولی) دیدی که آخرش من چطور، پنبه هایش را رشته کردم؟


===نمونه شعر دوم===
===نمونه شعر دوم===